دختران درخشان بیش از یک داستان موش و گربه است. سازندگان این اثر تلاش دارند تا چگونگی خشونت و آسیب را به تصویر بکشند و اینکه واقعیت چطور میتواند این چنین از هم بپاشد.
جان رهبران جنبش در خطر است
یکی از راههایی که عموما حکومتها برای تخریب جنبشهای فراگیر انتخاب میکنند انحراف حرکت است برای رسیدن به این خواست نیاز به حضور فعال در جنبش و خبر سازی است. از شروع اعتراضات تا کنون به طور منظم در این عرصه فعالاند منصفانه بگویم تنها عملکرد منظم و منسجم دولت کودتا در مقابل جنبش سبز همین بوده و هست. خاطرم هست در روز راهپیمایی هفت تیر تا انقلاب در هر گذر و میدانی کسانی مسیرهای متفاوت اعلام میکردند عده ای میگفتند راهپیمایی فردا ساعت چهار میدان امام حسین عدهای میگفتند راس دو سازمان ملل و… و همه اینها تنها یک هدف داشتند “از هم پاشیدن جمعیت میلیونی و انهدام آن” در آن روزهای سراسر شور و اتحاد که جنبش هنوز به بلوغ نرسیده بود مردم به راحتی این تاکتیک را خنثی میکردند و متاسفانه امروز که جنبش یک ساله شده است بسیاری تحت تاثیر این تاکتیک ندانسته کمک به نیروهای نفوذی میکنند.
منشا همه این حرکتها از فضای مجازیاست از جریان اعدام شیوا نظرآهاری تا اعلام پیشاپیش دستگیریها و امروز به لطف دوستان به ظاهر سبز آماده سازی برای دستگیری رهبران جنبش این چند روز خبری در فضای مجازی دست به دست می شود که جان رهبران جنبش در خطر است و حکومت میخواهد رهبران جنبش را دستگیر کند باید برای تجمع آماده بود. آنها که این روزها به این خبر دامن میزنند شاید بهتر بود کمی هوشیارتر میبودند.
در کینه حکومت به رهبران جنبش هیچ شکی نیست اینها از همان روزهای اول رویای تعرض و دستگیری رهبران را در سر میپرواندند اما آیا حکومت توان این شکل برخورد را دارد؟ پاسخ مشخصی وجود ندارد اما مشخص است که حکومت خود یه خوبی از نفوذ رهبران آگاه است و به خوبی از عواقب آن آگاه است آنها تنها در حال بررسی جنبشاند بهتر بگویم جنبش را محک می زند.
در این مرحله و همه مراحل بعدی باید هوشیار بود باید منشا هر خبر را بررسی کرد کسانی که به این شایعات دامن میزنند باید قدری تامل کنند که با پخش این اخبار آب به آسیاب که میریزند بیایید گاهی قبل از هر عملی کمی فکر کنیم
اگر به جیب تفکر فروبری سر خویش گذشتههای قضا را ادا توانی کرد
در جریان سرکوب مخالفان به دست پلیسِ ضد کمونیست، یک دانشجوی دانشگاه ملی سئول زیر شکنجه کشته میشود. با نشر این خبر به رسانههای کره جنوبی که در آن روزها فضای سیاسیاش بعد از سرکوب شدید «قیام گوانچو» زیرزمینی شده بود دوباره ملتهب شد.
سفر در زمان اگرچه دستمایه فیلمها و سریالهای زیادی بوده است اما نوع نگاه و فلسفه درونِ داستان «تاریکی» آن را از دیگر آثار متمایز میکند. آثار مشابه عموما به دنبال نگاهی سطحی با دستمایه طنز هستند که مخاطب را نهایتا در این رویا میبرد که چه خوب بود اگر میتوانستیم حال و آینده را با یک دستکاری در گذشته متحول کنیم.
به طور معمول بحران در روابط از یک حادثه ساده آغاز میشود آنجا که سالها تردید زوجها روی هم تلمبار شده و به دنبال یک جرقه برای ظهور است و وقتی اولین تکه آن به راه میافتد بهمنی بزرگ منجر به فروپاشی همه ساختهها ميشود. فیلم فورس ماژور اثر روبن اوستلوندِ سوئدی چنین روایتی است. در قالبی دراماتیک به زوایای پنهان یک رابطه زناشویی میپردازد.