گره بادر ماینهوف؛ روایت ناقص تاریخ

Der Baader Meinhof Komplex (original title) گره بادر ماینهوف داستان آغاز و فرجام فراکسیون ارتش سرخ، (آر. اِی.اف)، یکی از خشن‌ترین و شاخص‌ترین گروه‌های چپ‌گرا در آلمان پس از جنگ جهانی دوم است.

این فیلم که نماینده آلمان در اسکار ۸۱ام بود، آلمان غربی را پس از سفر محمدرضا پهلوی، که در جریان حضورش یک دانشجوی آلمانی به ضرب گلوله یک نیروی امنیتی پلیس کشته شد و تاثیرات آن از سال ۱۹۶۷ تا پاییز سال ۱۹۷۷ به تصویر می‌کشد. اِکارد میشِلس، تاریخدان آلمانی معتقد است دیدار محمدرضا پهلوی از این کشور و مقاومت دانشجویان اپوزیسیون ایرانی در آلمان، نقش موثری در سرعت گرفتن جنبش دانشجویی آلمان دارد.
فیلم از بازی دختران ماینهوف در سواحل زیلت (Sylt) در حالی که مادرشان مجله «نویه روو» (Neue Revue) با عکس جلدی از شاه و فرح را مطالعه می‌کند آغاز می‌شود و با ترور مارتین شلایر به پایان می‌رسد. به تصویر کشیدن فاصله بازی دخترکان عریان (سمبل آزادی) تا ترور مخوف در جنگل‌های بلژیک (وحشت و اختناق) تمام تلاش فیلم‌ساز است که البته گاهی به عنوان راوی تاریخ از «انصاف» خارج می‌شود.تصویری که اولی اِدِل (Uli Edel) البته بر اساس کتابی به همین نام از اشتفان آوست (Stefan Aust)، سردبیر سابق مجلهٔ اشپیگل از راف (R.A.F) نشان می‌دهد. صادقانه نیست! وقتی در یک سکانس آندریاس بادر سوار بر پورشه با سرعت سرسام آور در خیابان می‌تازد، یعنی مولف تلاش کرده تا موسس یک جریان را بیش از سیاسی بودن، ماجراجو نشان دهد. اینکه آیا رفتار سیاسی و فعالیت این گروه درست یا غلط بوده است دغدغه من نیست، نکته قلب واقعیت است. واقعیتی که ریشه‌اش در ایدوئولوژی است، نه ماجراجویی.
در خردادماه ۱۳۴۶ (۱۹۶۷) محمدرضا پهلوی، در سفری نُه روزه آلمان فدرال دیدن کرد. هنگامی که شاه و همسرش به محل اپرای برلین می‌رفتند، تظاهرات عظیمی به دعوت سازمان جهانی دانشجویان ایرانی و سازمان دانشجویان سوسیالیست آلمانی با شرکت ۲۵۰۰ ایرانی و آلمانی در مخالفت شدید با رهبر سیاسی ایران درگرفت. در کشاکش تظاهرات بزرگ برلین علیه پهلوی، پلیس در همکاری با فرستادگان ویژه ساواک، عده‌ای از دانشجویانی که در حال گریز از محل بودند، را محاصره و مضروب کرد.
کارلهاینس کوراس (افسر پلیس)، بدون هیچ اخطاری به «اونه‌زورگ» تیراندازی کرد و به گواهی دانشجویان دیگر، ماموران تا مدتی با چماق و باتوم بر سر و تن زخمی او می‌کوبیدند. با انتشار این خبر و تبرئه پلیس، جنبش دانشجویی در آلمان شتاب گرفت ومنجر به ظهور “جنبش دوم ژوئن” و “ارتش سرخ آلمان” شد.