دختران درخشان بیش از یک داستان موش و گربه است. سازندگان این اثر تلاش دارند تا چگونگی خشونت و آسیب را به تصویر بکشند و اینکه واقعیت چطور میتواند این چنین از هم بپاشد.
آینده از یک بازی شروع میشود
آینده از یک بازی شروع میشود اواخر سال ۷۷ با بچههای فامیل تصمیم گرفتیم که یک نشریه فامیلی داشته باشیم و با یه هیئت تحریریه ۵ نفره شروع کردیم . اسمش را هم گذاشتیم «اوشا» به معنی خانه. اخبار٬ آشپزی٬ تاریخ٬ شعر٬ طنز٬ سخن حکیمانه و حتی تبلیغات! با محوریت فامیل. از گزارش مهمانیها و مسافرتها تا تبریک تولدها. یه شرکت فامیلی هم داشتیم که همهی اخبار و گزارشهای جلسات و سود و زیانش را منتشر میکردیم. حتی یه بار هم توقیف شدیم و خلاصه برامون ناظر گذاشتند که دیگه دست از پا خطا نکنیم و به زور تا سال ۸۰ با همهی سختیها حفظش کردیم و بالاخره دیگه یه جایی زورمون نرسید و تعطیلش کردیم. جمع خوبی داشتیم تئاتر اجرا میکردیم٬ سرود میخوندیم٬ نشریه چاپ میکردیم و خلاصه رو زمین بند نمیشدیم. توی این تلاشها یاد گرفتیم چهطور میشه کار تیمی کرد به چی علاقه داریم و راهمون چیه. گاهی راه آینده از یه بازی شروع میشه. پ.ن: این ظرایف الحکایات هم ستون من بود توی اون ماهنامه که با اسم «ع.دردسر» می نوشتم-یعنی خودشناسی به این میگن- مردهی اون طبع شعر خودمم
در جریان سرکوب مخالفان به دست پلیسِ ضد کمونیست، یک دانشجوی دانشگاه ملی سئول زیر شکنجه کشته میشود. با نشر این خبر به رسانههای کره جنوبی که در آن روزها فضای سیاسیاش بعد از سرکوب شدید «قیام گوانچو» زیرزمینی شده بود دوباره ملتهب شد.
سفر در زمان اگرچه دستمایه فیلمها و سریالهای زیادی بوده است اما نوع نگاه و فلسفه درونِ داستان «تاریکی» آن را از دیگر آثار متمایز میکند. آثار مشابه عموما به دنبال نگاهی سطحی با دستمایه طنز هستند که مخاطب را نهایتا در این رویا میبرد که چه خوب بود اگر میتوانستیم حال و آینده را با یک دستکاری در گذشته متحول کنیم.
به طور معمول بحران در روابط از یک حادثه ساده آغاز میشود آنجا که سالها تردید زوجها روی هم تلمبار شده و به دنبال یک جرقه برای ظهور است و وقتی اولین تکه آن به راه میافتد بهمنی بزرگ منجر به فروپاشی همه ساختهها ميشود. فیلم فورس ماژور اثر روبن اوستلوندِ سوئدی چنین روایتی است. در قالبی دراماتیک به زوایای پنهان یک رابطه زناشویی میپردازد.