دختران درخشان بیش از یک داستان موش و گربه است. سازندگان این اثر تلاش دارند تا چگونگی خشونت و آسیب را به تصویر بکشند و اینکه واقعیت چطور میتواند این چنین از هم بپاشد.
حبه قندی که به اسکار نرسید
ندای سبز | ۲۱ شهریور ۱۳۹۱
یک سال پس از تجربهی موفق «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی در «اسکار»؛ حالا با وجود انتخاب فیلم «یه حبه قند» میرکریمی توسط کمیته انتخاب برای اسکار، وزیر ارشاد دولت برآمده از کودتای انتخاباتی مدعی میشود که در توافق با کارگردان فیلم، و در اعتراض به فیلم موهن اخیر، ایران پیشنهادی برای اسکار نخواهد داشت. سخن دروغی که بهصراحت توسط میرکریمی تکذیب شد. خبرگزاري فرانسه در مورد عدم حضور ایران در اسکار خبر داد: «ايران در اعتراض به فيلم ضداسلامي آمريكايي از اسكار كنار كشيد.» این خبرگزاری، اقدام مزبور را نشانه عصباني بودن ايران از ساخت فيلم موهن «برائت از مسلمانان» دانسته است.سخنگوي آكادمي اسكار در لسآنجلس هم اعلام كرده: «هنوز چيزي بهطور رسمي ازسوي مقامات ايران مبني بر تحريم اسكار به آنها اعلام نشده و تماس مستقيمي از سوي كميته انتخابي فيلم ايراني با آنها گرفته نشده و از طريق رسانهها در جريان اين اقدام قرار گرفتهاند.»
گام اول؛ انتخاب
کمیته انتخاب فیلم ایرانی برای معرفی به آکادمی علوم و هنرهای سینمایی (متشکل از پوران درخشنده، نیکی کریمی، شهرام اسدی، فریدون جیرانی، حسین زندباف،علی شاه حاتمی، حمیدرضا صدر، علی معلم و امیر اسفندیاری) با اتنخاب «یه حبه قند» به عنوان فیلم برگزیده به جلسات خود پایان دادند. این کمیته در گام نخست به بررسی ضرورت حضور یا عدم حضور سینمای ایران در هشتاد و پنجمین مراسم اسکار پرداخت. کمیته که پس از بررسی کارشناسانه رابطه ای میان فیلم موهن منتسب به پیامبر اسلام و هالیوود نیافته بود، اعلام کرد: «با توجه به ساختار حاکم بر هالیوود و به ویژه در موقعیت فعلی بین المللی، ضمن محکوم کردن اهانت به پیامبران در هر شکلی و خصوصا سینما، تصمیم به مشارکت فعال در این زمینه جهت استفاده از کلیه فضاهای موجود برای نمایش استعدادهای سینمای ایران و تعیین قواعد بازی به مصلحت این سینمای نجیب گرفتیم.» پس از این تصمیم مراحل انتخاب فیلم ایرانی برگزیده از میان ۷۲ عنوان فیلمی که از مهر سال گذشته تا مهر سال جاری برای نخستین بار در کشور اکران شده بود آغاز شد که حاصل انتخاب «یه حبه قند» رضا میرکریمی بود.
گام دوم؛ تحریم
بلافاصله بعد از اعلام نتیجه، طرح تحریم اسکار که از هفته گذشته مطرح شده بود قوت گرفت، اما اینبار از سوی وزیر ارشاد دولت برآمده از کودتای انتخاباتی. البته نخست، شمقدری رییس سازمان سینمایی و از نزدیکان احمدی نژاد با انتشار پیامی پیشنهاد تحریم اسکار را ابلاغ کرد. او در این پیام خواست «تا زمانی که دستاندرکاران آکادمی اسکار نسبت به سازندگان فیلم موهن به ساحت قدسی و ملکوتی پیامبر عظیمالشأن و پیامبر آخر الزمان حضرت محمد (ص)، واکنشی در خور شأن نشان ندادهاند به عنوان همدلی و همراهی با قلوب مجروح و زخم دیده یک و نیم میلیارد مسلمانان جهان و بلکه هفت و نیم میلیارد آزادگان جهان از مشارکت سینمای ایران در این رویداد سینمایی امتناع شود. بدیهی است تحریم اسکار ۲۰۱۳ تا زمانی است که این آکادمی نسبت به این فیلم موهن واکنش مناسبی انجام دهد و خود را از سازندگان آن مبرا سازد.» پس از آن سیدمحمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسم افتتاحیه دوازدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت پرونده حضور «یه حبه قند» در اسکار را به تنهایی در یک روز بست و اظهار داشت: «جمهوری اسلامی ایران در واکنش به انتشار فیلم موهن علیه پیامبر اعظم در مراسم اسکار شرکت نمیکند.»جمال شورجه که از تصمیم دولت ذوق زده شده در پايان مراسم افتتاحيه جشنواره فيلم مقاومت، بدون برنامه قبلي روی سن رفته و گفته است: «از آقاي دكتر حسيني و تمام عزيزاني كه چنين تصميم انقلابي براي مراسم اسكار را گرفتهاند، تشكر ميكنم.» وی ادامه داد: «جا دارد از سوی خودم و همكارانم از ايشان تشكر كرده و حمايت خودم را از اين تصميم رسما اعلام می كنم» البته شورجه مشخص نکرد منظورش از همکارانش جامعه سینمایی است – که اعتراضاتشان در محافل سینمایی منتشر شده – یا نهادهای دیگر.
گام سوم؛ اعتراض
پس از اعلام این خبر بود که واکنش های اعتراضی و انتقادی جامعه سینمایی آغاز شد.فرشته طائر پور در واکنش به این تصمیم وزارت ارشاد گفت: «شعارهای مرگبار دادن، آتش زدن، کشتن آدمهای با ربط و بیربط و قهر کردنهای خودآزار، کاریست که ملتها و دولتهای دیگر میتوانند به آن اکتفا کنند، اما ایران با توجه به صنعت فعال سینماییاش، دارای گنجینهای از فیلمهای انسانی و مبتنی بر مکارم اخلاقی اسلامی است که تماشای آنها از سوی ملتهای دیگر میتواند چهرهای واقعی و مهربان از اسلام و مسلمان به دنیا عرضه کند.»او که از این تصمیم دولت حیرت کرده، از حامیان و مسببان تحریم اسکار می پرسد: «آیا واقعا تماشای فیلم لطیفی چون «یه حبه قند» چهره بهتری از مسلمانان به ملتهای دیگر ارائه میکند، یا تماشای صحنههای خونین و خشمگین اعتراضات مردمی که جواب یک فیلم مزخرف 14 دقیقهای را دارند با دشنه و دشنام میدهند؟…آیا کنار کشیدن و خود–حذفی بدون انعکاس سینمای ایران از یک عرصه رقابت جهانی مانند اسکار، که هیچ ربطی به آن فیلم و سازندهاش ندارد، گام موثرتری است یا حضور متمدنانه و مجهز به یک پاسخ سینمایی، با فیلمی که اینهمه رنگ و بوی مهر مسلمانی دارد؟»محمدعلي باشه آهنگر كه فيلم اخيرش «ملكه» ازسوي بسياري از منتقدان و رسانهها گزينهي نخست معرفي به آكادمي اسكار محسوب ميشد نیز با تاكيد بر درست نبودن تصميم تحريم اسكار گفته: «ما بايد با ساخت فيلمهايي درباره حضرت محمد (ص) بتوانيم نهضت تعامل و معرفي فرهنگ اسلام (و نه نهضت تقابل) را به راه بيندازيم.» وي فيلم جسارتآميز به ساحت پيامبر اسلام را بسيار ضعيف و بياهميت توصيف كرده و گفته: «چرا بايد آن فيلم را بيش از حد بزرگ كرده و باعث شويم همه دنيا آن را ببينند؟! ما بايد دشمنمان هم قد و قواره خودمان باشد، نه اينكه بخواهيم براي يك فيلم بياهميت چنين كاري كنيم. »وی با امید به اينكه اين تصميم هر چه زودتر عوض شود، گفت: اميدوارم وزارت ارشاد و بنياد سينمايي فارابي شرايط حضور و ارائه خوب و مناسب «يه حبه قند» در مراسم اسكار را فراهم كنند. آقاي ميركريمي از فيلمسازان صاحب سبك ماست و اميدوارم خير «يه حبه قند» هم مانند «جدايي نادر از سيمين» به سينماي ما بازگردد.علي معلم از اعضای هیئت انتخاب اسکار 2013 نیز در مورد نامه شمقدری می گوید: «بحثي كه ايشان مطرح كردند در جلسات انتخاب فيلم هم مطرح شد اما تعبير ما اين بود فيلم ساخته شده يك كار جعلي و خارج از حوزه سينما است مانند اينكه بچهاي در گوشهاي از دنيا كاري بسازد و آن را بزرگ كند كه اين ربطي به صنعت سينماي آمريكا ندارد.»معلم، مخلوط كردن اين دو موضوع با هم را بيمعنا دانسته و افزوده: «ميتوان طي نامهي جداگانهاي پيشنهاد داد كه صنعت سينماي آمريكا موضعگيري كند، كاري كه بعضي از فيلمسازان اين كشور انجام دادند.»عضو هيات انتخاب نماينده سينماي ايران براي شركت در اسكار، جا خالي دادن را كار نادرستي دانسته و تاكيد كرده: «سالهاي گذشته هم صحبتهايي مبني بر تحريم بعضي از جشنوارهها مطرح بوده است كه با هوشمندي خود مسئولين منتفي شده به هرحال نبايد صحنه مسابقهاي را ترك كرد چون اين موضوع بيشتر باعث خوشحاليشان ميشود.»
تاوان اعتراض به انحلال خانه سینمایه حبه قند
داستان دختری به نام پسند است که با پسر خان فرنگ رفته قرار است ازدواج کند. دختری که آینده خود را به دست تقدیر سپرده و می خواهد از عشق خود بگذرد و به میل خانواده عمل کند. اما در میانه تصمیم راه خود را گم کرده است. این نکته را میرکریمی زیرکانه در میانه دیالوگ ها هویدا می کند آنجا که پسند به ظاهر تمرین زبان می کند و می گوید: «آیا می توانی به من کمک کنی؟ ، من گمشده ام ، من دارم به آدرس نگاه می کنم Can You Help Me?,I am Lost , I am Looking For This Address» میرکریمی سعی می کند در محتوای فیلم غفلت جمعی را نشان دهد. خانواده ای را نشان می دهد که در پس شادی هاشان غفلتی نهان است. می خواهد نشان دهد که در جامعه سنتی همه نسل جوان را دوست دارند اما توجهی به خواست این نسل نمی کنند. این فیلم در جشنواره فجر هم با وجود ساختار و محتوای محکمش اگر چه از امیدهای اصلی جشنواره بود اما در هیچ کدام از رشتههای اصلی نامزد نشد. قطعا این بی توجهی به دلیل مواضع کارگردانش بود. مواضعی که برای دولت گران بود. کارگردان «زیر نور ماه» در جریان انحلال خانه سینما در نامه ای یادآور شده بود: «این تاوانی است که اصناف سینمایی برای حفظ استقلال و نه گفتن به پیشنهادهای رنگارنگ جریان مشکوک سیاسی باید بپردازند. این همه شتاب برای تعطیلی یک نهاد صنفی خوشنام، فراگیر و باسابقه که از دستاوردهای مهم فرهنگی پس از انقلاب به شمار میآید، جای شگفتی دارد این رفتار نابخردانه در شرایطی که به استقبال جشنواره فیلم فجر میرویم و کشور در آستانه انتخاباتی دیگر است بخشی از یک سناریوی طراحیشده به نظر میرسد.»کارگردان فیلم «به همین سادگی» در این اعتراض مکتوب دولت را نیز بی نصیب نگذاشته و نوشته بود: «جناب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم که در طول سه سال گذشته هیچ جمله نغزی در باب فرهنگ، ارشاد و حتی اسلام از او نشنیدهایم بدون شنیدن حرفهای سینماگران یکطرفه به قضاوت نشست و بدون ارائه حتی یک سند متقن جامعه اصناف سینمای ایران را متهم به همکاری با بیگانگان کرد .اگر کسی بی خبر بود فکر میکرد وزیر اطلاعات است که دارد درباره کشف یک لانه جاسوسی دیگر حرف میزند. راستی چرا این روزها ادبیات دولتمردان ما در عرصههای گوناگون اینقدر شبیه یکدیگر است؟»کارگردان «خیلی دور، خیلی نزدیک» هشدار داده بود: «سنت الهی بر این است که دیر یا زود پرونده کاری آقایان هم گشوده خواهد شد و به قول معروف پردهها بالا میرود و عملکردها مورد قضاوت قرار میگیرد، باید معلوم شود چه کسانی و در چه دورانی با شعارهای مقدس انقلاب کاسبی کردهاند. راستی آنان که هنوز درد دین و انقلاب دارند از جناب وزیر بپرسند آیا آمادگی دارند پرونده عملکرد مالی دوره اخیر معاونت سینمایی –اشاره به دوره معاونت شمقدری است– را جهت روشن شدن افکار عمومی مردم مومن و انقلابی منتشر کنند؟»میرکریمی در جریان جشنواره فجر سال ۱۳۸۹ هم به ترکیب هیئت داوران جشنواره اعتراض کرد که موجب واکنش تند دبیر جشنواره و جهانگیر الماسی (از اعضای هیئت داوری) شد.پیش از این نیز کارگردان خوشنام سینمای ایران با حضور در برنامه «پارک ملت» که به بهانه ی اکران فیلمش در آن مهمان بود به بحثهایی پرداخت که در واقع نه انتقادی از سر بیحوصلگی و نارضایتی، بلکه عصیانی اصیل و نجیبانه علیه جامعهای بود که هر روز بیش از روز گذشته از هویت اصیل خود دور میشود. وی در «پارک ملت» گفت که در گذشته، ایمان برایش اولویت کار بوده است، حال آن که هماینک این اخلاق است که در ایده وی بنیادیتر شده است. کارگردان «زیر نور ماه» اضافه کرده بود که ایمان بدون اخلاق حاصلی جز جاهلیت قبل از اسلام ندارد. وی با اعتراض به رواج دروغ و دورویی در جامعه از سوی مسئولان اضافه کرده بود: «آنها که می خواهند از خدا حمایت کنند فیلم هایی می سازند که شاید نیت وجودی شان دینی باشد اما به ضد خود تبدیل می شوند.»
گام آخر؛ اعتراض به دروغ
حالا این کارگردان معترض به وضع موجود (به دروغ و تزویر) در دولت و سینما با فیلمی که دست روی معایب جامعه ایرانی گذاشته از سفر به اسکار منع شده؛ طبیعی است که همه ی صحابه دولت سنگ اندازی کنند و او که خود به خوبی پی به این موضوع برده می گوید: «عملكرد آقايان و سياستهايشان اجازه نميدهد باور كنيم اين تصميم خالي از هرگونه، كينه و تظاهر است.»میرکریمی ضمن رد هر گونه توافق با وزارت ارشاد در مورد عدم شرکت در مراسم اسکار امسال گفته: «به عنوان نویسنده، کارگردان، و تهیه کننده فیلم از همه چیز بی خبرم و برای خودشان بریدند و دوختند.» وی تاکید می کند که مسئولین حوزه هنری هم از هر گونه توافقی در این مورد بی اطلاعند.وی به مدیران تحمیلی فرهنگ جامعه یادآوری می کند: «من “يه حبه قند” را براي كشورم ساختم و مزدم را از مردم گرفتهام و هيچ طلبی از كسي ندارم.»کارگردان «اینجا چراغی روشن است»، متاثر از این تصمیم آرزو می کند که «ای كاش فيلم ديگری انتخاب میشد تا اين فرصت برای سينمای نجيب ايران باقی ميماند.»و ای کاش مسئولان سینمایی کشور می فهمیدند که چرا نگار جواهریان آرزو کرد جامعه ای مثل «یه حبه قند» داشته باشیم و لحظه ای درنگ و تامل را در دستور کار خود قرار می دادند.
در جریان سرکوب مخالفان به دست پلیسِ ضد کمونیست، یک دانشجوی دانشگاه ملی سئول زیر شکنجه کشته میشود. با نشر این خبر به رسانههای کره جنوبی که در آن روزها فضای سیاسیاش بعد از سرکوب شدید «قیام گوانچو» زیرزمینی شده بود دوباره ملتهب شد.
سفر در زمان اگرچه دستمایه فیلمها و سریالهای زیادی بوده است اما نوع نگاه و فلسفه درونِ داستان «تاریکی» آن را از دیگر آثار متمایز میکند. آثار مشابه عموما به دنبال نگاهی سطحی با دستمایه طنز هستند که مخاطب را نهایتا در این رویا میبرد که چه خوب بود اگر میتوانستیم حال و آینده را با یک دستکاری در گذشته متحول کنیم.
به طور معمول بحران در روابط از یک حادثه ساده آغاز میشود آنجا که سالها تردید زوجها روی هم تلمبار شده و به دنبال یک جرقه برای ظهور است و وقتی اولین تکه آن به راه میافتد بهمنی بزرگ منجر به فروپاشی همه ساختهها ميشود. فیلم فورس ماژور اثر روبن اوستلوندِ سوئدی چنین روایتی است. در قالبی دراماتیک به زوایای پنهان یک رابطه زناشویی میپردازد.