دختران درخشان بیش از یک داستان موش و گربه است. سازندگان این اثر تلاش دارند تا چگونگی خشونت و آسیب را به تصویر بکشند و اینکه واقعیت چطور میتواند این چنین از هم بپاشد.
موسسه آوینی از دیروز تا امروز
روزنامه میهن | ۱۷ فروردین ۱۳۹۱
پس از انقلاب و با تشکیل گروه جهاد در تلوزیون، آوینی نیز بدان پیوست. آوینی فارغ التحصیل معماری بود اما بنا به اقتضای زمان به فیلمسازی روی آورد و آثاری چون «شش روز در ترکمن صحرا»، «سیل خوزستان» و «خان گزیده ها» را در کارنامه خود جای داد. با شروع جنگ آوینی در قالب گروه جهاد به جبهه رفت و همزمان با تصرف خرمشهر مجموعه «حقیقت» را کلید زد. در سال ۱۳۶۴ همزمان با عملیات والفجر هشت مجموعه ی «روایت فتح» متولد شد. روایت فتح در پنج مجموعه مجزا تولید شد. سه مجموعه اول تا سوم به بررسی عملیات های والفجر هشت، کربلای یک و پنج پرداخت و مجموعه چهارم به مسایل سیاسی آن سال ها و مجموعه ی آخر به بررسی کلی جنگ تا پایان پرداخت.
با پایان جنگ کار روایت فتح به پایان نرسید. در سال ۱۳۷۰ به دستور آیت الله خامنه ای موسسه ای با نام روایت فتح تاسیس شد. ماموریت این موسسه ساخت مستند جنگ در قالب مجموعه روایت فتح بود که پس از جنگ رها شده بود. آوینی ساخت مستند در مناطق جنگی را از سر گرفت و تا سال ۱۳۷۲ مقارن با آن اتفاق و روی مین رفتنش – ساخت مستند هایش ادامه داشت. حاصل تلاش دو ساله این موسسه تا مرگ آوینی ساخت شش قسمت از مجموعه ی ده قسمتی “شهری در آسمان” بود. اگرچه این موسسه کماکان به حیات خود ادامه می دهد اما از سال ۸۶ و مقارن با انتخاب “طائب” به عنوان فرمانده بسیج مشکلات عدیده ای برای این موسسه ایجاد شد. طائب حتی ریاست محمد آوینی – برادر مرتضی آوینی – بر این موسسه را برنتابید و بعد از معلق کردن هیئت مدیره اقدام به اخراج وی از موسسه روایت فتح کرد. پس از وی مرتضی شعبانی مدیر موسسه شد که وی نیز پس از سه سال از مدیریت موسسه روایت فتح به دلیل آن چه همکاران وی آن را جدا شدن از حرکت اصیل این موسسه در خصوص ساخت فیلمهای مستند و آثار فاخر دفاع مقدس میدانند از سمت خود استعفا کرد.
با درگذشت آوینی و انتخاب لقب سید اهل قلم از سوی آیت الله خامنه ای روندی آغاز شد که فاصله میان شهید آوینی و حقیقتِ آوینی، – انگار که دستوری از بالا رسیده باشد – شدت یافت. روند مصادره نام آوینی با تاسیس موسسه شهید آوینی کامل شد. موسسات از نظر حقوقی تحت نظارت دولت نیستند و نظارت بر مراودات مالی آنها میسر نیست. موسسه آوینی مجالی بود برای سینماگرانی که سر ستیز با سینمای ایران دارند. آن طور که اخبار و یادداشت های مختلف در این سال ها نشان می دهد این موسسه تریبونی است برای سینماگران درون حکومتی.
در قائله خانه سینما یکی از سنگرهای حکومتی که بدون وقفه آتش تهیه بر خانواده سینما میریخت همین موسسه بود. در دیماه سال ۹۰ مدیرعامل موسسه شهید آوینی طی یادداشتی درباره خانه سینما نوشت: «اقدام خانه سینما در تغییر اساسنامه خلاف قانون و مقررات است. هیأت مدیره خانه سینما باید شفافسازی کند که دریافت کمکهای مالی از مراکز مختلف چگونه هزینه کردهاند؟»دی ماه ۹۰ مدیرعامل موسسه شهید آوینی در گفتگو با «نسیم» گفت: «خانه سینما اگر بخواهد به فعالیتهای سیاسی و موضعگیری جناحی خود ادامه دهد، باید جلوی آنان گرفته شود چرا که در حوزه وظایف آنان نیست. این عملکرد آسیب جدی به جامعه هنری میزند»
پیشتر موسسه شهید آوینی پیشنهاد راه اندازی هالیود ایرانی را داده بود. حسین معززی نیا – داماد مرتضی آوینی – در پاسخ به این پیشنهاد گفته بود: «ما چیزی به اسم صنعت سینما نداریم سینمای ایران برای تولید یک فیلم و تهیه دوربین فیلمبرداری با مشکل مواجه است .حالا چنین پیشنهادی به نظر معقولانه وعملی است؟ هالیوود اتفاقی یکی دوروز نیست و کسانی که به فکر تاسیس آن افتادند مطمئنا از نظر بودجه وامکانات مشکلی نداشتند اما سینمای ایران پشتوانه ای برای طرح چنین پیشنهادهایی ندارد.»معززی نیا درادامه گفت: «موسسه شهید آوینی و کسانی که امروز پیشنهاد چنین شهری را می کنند خودشان ضربه های زیادی به سینمای ایران زده اند و از طرفی جلوی نمایش بسیاری از فیلمهای ایرانی را گرفته اند حالا چطور می توانیم به این حرف بدون پشتوانه اعتماد کنیم؟»
موسسه شهید آوینی که خود را مسئول اعلام موضع در همه اخبار سینما می داند در جریان جایزه اسکار فرهادی هم سکوت نکرد. نشریه “سینما رسانه” که به صاحب امتیازی موسسه فرهنگی هنری شهید آوینی و مدیر مسئولی علیرضا سربخش منتشر می شود در یکی از شماره های خود به انتشار نقدی بر سه فیلم “چهارشنبه سوری“، “درباره الی” و “جدایی نادر از سیمین” – آثار اصغر فرهادی– پرداخت. نویسنده این نشریه آثار فرهادی را منافی ارزشهای جامعه ایرانی می داند و معتقد است فرهادی در آثارش ارزشهای مذهبی را به چالش می کشد و در نهایت نویسنده ی فیلمنامه ی جدایی را درغگوی بزرگ می داند چرا که تلاش کرده نقشی غیر واقعی چون سیمین را بیافریند. وی در پایان اینگونه نتیجه گیری می کند «اگر مخاطبان احساسی و ساده انگارانه از کنار پیامهای فیلم عبور نکنند خواهند فهمید با توجه به مقتضیات زمان امروز که شاهد جنبش بیداری اسلام در منطقه به سرکردگی ایران هستم فیلم به طور مستقیم واز دل جامعه ایرانی و کشوری مسلمان پیامهایی را می دهد که آنها با ساخت فیلمهای فراوان اسلام ستیزانه و ایران هراسانه ای که داشتند موفق نشدند به این خوبی تصویری موافق دلخواهشان ارائه دهند. جامعه ای پر از مشکلات ُبدون امنیتُ دروغُ بی تفاوت به قداستها و ارزشهای اسلامی .پس چراازچنین فیلمی قدردانی شایانی نکنند؟»موسسه آوینی تهیه کنندگی فیلم هایی چون خاک و آتش(مهدی صباغ زاده)، موج سوم (آرش سجادی حسینی)، تله روباه(علیرضا اسحاقی)، شاهزاده ایرانی(محمد نوری زاد)، انتظار(محمد نوری زاد)، جنگ کودکانه(ابولقاسم طالبی)، تارهای نامریی(حبیب الله بهمنی)، دل شکسته(علی روئینتن)، دایناسور(پرویز شیخ طادی)، سینه سرخ(پرویز شیخ طادی) کرده است. این موسسه در آخرین تلاش خود اقدام به تهیه کنندگی فیلم پر سر و صدای قلاده های طلا کرد. «قلاده های طلا» محصولی است از موسسه آوینی و البته یک تهیه کننده حقیقی به نام محمد خزاعی هم دارد. پخش بی رویه تیزر این فیلم شبهاتی را در اذهان فعال کرده که نشان از دخیل بودن سیما فیلم در ساخت این فیلم دارد.
به هرحال آنچه از فعالیت های این موسسه نشان می دهد این موسسه تبدیل به سنگر برای سینماگران درون حکومتی است که با استفاده از رانت دولتی اقدام به ساخت و پخش آثاری که در راستای اهداف یک جناح خاص است می پردازد و البته همه این فعالیت ها پشت نام مرتضی آوینی است.
در جریان سرکوب مخالفان به دست پلیسِ ضد کمونیست، یک دانشجوی دانشگاه ملی سئول زیر شکنجه کشته میشود. با نشر این خبر به رسانههای کره جنوبی که در آن روزها فضای سیاسیاش بعد از سرکوب شدید «قیام گوانچو» زیرزمینی شده بود دوباره ملتهب شد.
سفر در زمان اگرچه دستمایه فیلمها و سریالهای زیادی بوده است اما نوع نگاه و فلسفه درونِ داستان «تاریکی» آن را از دیگر آثار متمایز میکند. آثار مشابه عموما به دنبال نگاهی سطحی با دستمایه طنز هستند که مخاطب را نهایتا در این رویا میبرد که چه خوب بود اگر میتوانستیم حال و آینده را با یک دستکاری در گذشته متحول کنیم.
به طور معمول بحران در روابط از یک حادثه ساده آغاز میشود آنجا که سالها تردید زوجها روی هم تلمبار شده و به دنبال یک جرقه برای ظهور است و وقتی اولین تکه آن به راه میافتد بهمنی بزرگ منجر به فروپاشی همه ساختهها ميشود. فیلم فورس ماژور اثر روبن اوستلوندِ سوئدی چنین روایتی است. در قالبی دراماتیک به زوایای پنهان یک رابطه زناشویی میپردازد.