وحيد رهبانى چگونه به گاندو رسید؟

در سال ۱۳۸۹ تئاتر هدا گابلر روی صحنه رفت که به مذاق اصولگرایان خوش نیامد. همین موضوع باعث شد که با اعتراض شدید کیهان ، فارس ، بولتن نیوز و …دولت که در اختیار تیم احمدی‌نژاد بود این تئاتر را متوقف کند. این اما پایان ماجرا نبود…

سازندگان اثر از جمله وحید رهبانی احضار شدند. مشرق نیوز معتقد بود «دست‌اندرکاران این اثر به ترويج اباحه گری و لذت گرايی، ابتذال و اختلاط زن و مرد، ارائه .مضامين نيست گرايانه و ترويج نهيليسم، استفاده از نمادهای يک فرقه انحرافی موسوم به «بردگی جنسی و فراماسونری» پرداخته‌اند. بولتن نیوز رهبانی را عامل سرویس جاسوسی امریکا می‌دانست و معتقد بود که او دوان دوان خود را به ایران نرسانده تا کار هنری کند و نوشت این هنرمند «سابقا ایرانی»، اين نمايش را با بازی دوستان خود لوون هفتوان مقاله نويس نشريه گذار و ساسان قهرمان سردبير نشريه گذار به اجرا درآورد.
بولتن نیوز در ادامه نشریه‌ گذار را تحت حمايت مستقيم و همه جانبه خانه آزادی خواند و گفت که اين روزها ارتباط «خانه آزادی» و نشريه «گذار» با سرويس جاسوسی آمريكا سی‌آی‌ای حتی برای ايرانيان خارج از كشور هم آشكار و علنی شده!
همین موضوعات ظاهرا پرونده «محمدآقا»ی سریال گاندو را به جریان انداخت. حالا او باید جواب امضای بیانیه جنبش سبز که ده روز بعد از انتخابات۸۸ به همراه محسن مخملباف، شهرنوش پارسی‌پور، عباس ميلانی و اسماعيل خویی امضا کرده بود و تجمعاتی که در آن حضور داشت را می‌داد.
اما داستان از اين هم فراتر رفت؛ اتهام بهاییت! هم افزوده شد تا سیاهه او کامل شود و راه پس و پیش نماند. رهبانی که در سال ۸۷ تجربه همکاری با نشريه چكاوك هفته به سردبيری خسرو شمیرانی را داشت متهم به همکاری با “فرقه ضاله بهائيت” شد و کاملا از عرصه هنری کنار زده شد.
اینکه در پس پرده چه معامله‌ای صورت گرفت مشخص نیست اما آنچه از شواهد پیداست از آن پس رهبانی را در آثاری منتسب به یک جریان خاص می‌بینیم. از گاندوهای جواد افشار تا شیشلیک محمدحسین مهدویان.»

دختران درخشان بیش از یک داستان موش و گربه است. سازندگان این اثر تلاش دارند تا چگونگی خشونت و آسیب را به تصویر بکشند و اینکه واقعیت چطور می‌تواند این چنین از هم بپاشد.

در جریان سرکوب مخالفان به دست پلیسِ ضد کمونیست، یک دانشجوی دانشگاه ملی سئول زیر شکنجه کشته می‌شود. با نشر این خبر به رسانه‌های کره جنوبی که در آن روزها فضای سیاسی‌اش بعد از سرکوب شدید «قیام گوانچو» زیرزمینی شده بود دوباره ملتهب شد.

سفر در زمان اگرچه دستمایه فیلم‌ها و سریال‌های زیادی بوده است اما نوع نگاه و فلسفه درونِ داستان «تاریکی» آن را از دیگر آثار متمایز می‌کند. آثار مشابه عموما به دنبال نگاهی سطحی با دستمایه طنز هستند که مخاطب را نهایتا در این رویا می‌برد که چه خوب بود اگر می‌توانستیم حال و آینده را با یک دستکاری در گذشته متحول کنیم.

به طور معمول بحران‌ در روابط از یک حادثه ساده آغاز می‌شود آنجا که سال‌ها تردید زوج‌ها روی هم تلمبار شده و به دنبال یک جرقه برای ظهور است و وقتی اولین تکه آن به راه می‌افتد بهمنی بزرگ منجر به فروپاشی همه ساخته‌ها مي‌شود. فیلم فورس ماژور اثر روبن اوستلوندِ سوئدی چنین روایتی است. در قالبی دراماتیک به زوایای پنهان یک رابطه زناشویی می‌پردازد.