درباره زیرهشت

سیروس مقدم چهره دوست داشتنی سیمای ایران یکی از معدود کارگردانان تلویزیونی است که می تواند مخاطب را میخکوب کند، شاید روزی که از هنرهای زیبا با مدرک لیسانس نقاشی خارج شد کسی گمان نمی‌کرد که چند سال بعد او را در لباس کارگردانی ببیند البته به گمان من او هنوز هم نقاش است. رنگ در فیلم‌های مقدم بیش‌ترین تاثیر را دارد همین فضای آبیِ زیر هشت را به یاد آورید نقاش بودن مقدم بر کارگردانی اش مقدم است دوست دارد منظورش را با رنگ ها بیان کند .

زیر هشت فیلمنامه‌ای دارد پر تنش، پر از نقاط عطف و تعلیق، از آن دست سریال هاست که نمی‌توانی از قسمت اول دست فیلمنامه را بخوانی باید سوار بال مرغ قصه شوی تا هر کجا می‌خواهد ببرد. زیر هشت از منظری دیگر هم قابل تامل است روایت مردمان پایین شهر روایت اتوبوس سوارانی که حتی از دار دنیا یک موتور سیکلت هم ندارند. این اتفاقی است نادر. در تلویزیون معدود کارگردانانی هستند که سوژه‌‌شان طبقه فرودست است. زير هشت پيام مهم ديگري هم دارد. فرودستان، سيستم كلانتری و قانون و دادسرای فعلی را برای احقاق حق‌شان ناتوان و ناكارامد می‏دانند. اين خطرناك ترين پديده ايست كه می‌تواند در جامعه جوان و پر تبعيض ما روی دهد. عطا خان‌عمو (قیصر نو) نماينده نسلی است كه از پليس و دادسرا قطع اميد كرده و برای گرفتن حقش، به ناچار خودش اقدام می‌كند و برای اجرای عدالت دست به چاقو می برد. اگر كسی از مسئولان نظام اين پيام را غيرواقعی و تند می‌داند، كافيست نيمه شب يكی از همين شبها ناشناس به كاخ دادگستری و دفتر قاضی كشيک مراجعه كند يا همين امروز برای پيگيری يک شكايت متعارف، ناشناس به يكی از دادسراهای تهران مراجعه كند و در صف عريضه نويسی قرار گيرد… . مخاطب زير هشت صرفا مردم نيستند بلكه مسئولان نظام هم هستند. مسئولانی كه اگر پيام فوق را از لابلای اين سريال درك كنند، خواب بايد از چشمان‌شان ربوده شود.

سعید نعمت‌الله با اینکه بعضی از سکانسها و المانها در کارهایش مرتبط در حال تکرار است فیلمنامه قابل نوشته و به قول خودش «آنها که خشونت این داستان را غیر قابل باور می‌دانند پوست پیازی هستند و از واقعیات جامعه غافل«.

امیر جعفری که این روزها با سرعت زیادی جلو می‌رود یکی از بهترین بازیهایش را دارد بازیگران دیگر هم بسیار خوب انتخاب شده‌اند و از پس نقش‌شان بر آمده‌اند . اما نکته‌ای در کل نهان است در بسیاری از سریال های ایرانی نقش های سیاه داستان دوست داشتنی معقول و تاثیرگذارترند و نقش‌های مثبت نه دلچسبند نه دوست داشتنی و نه حقیقی، نباید این ضعف را پای نویسنده نوشت زیرا رسانه ملی تعاریفی از کاراکتر خوب دارد، تعاریفی غیرواقعی. از این روست که منیژه وقتی جایگاهش عوض می شود و توبه می‌کند، چادر به سر دارد یا عادل وقتی حالت روانی اش تغییر می‌کند صورتی می‌پوشد و یا ریش نقش‌های مثبت، و سبیل که بار منفی شخصیت را به دوش می‌کشد! همه این جزئیات است که به ناگاه شخصیت‌های مثبت داستان را غیر قابل باور و غیر واقعی می‌کند  در کل زیر هشت اثری متفاوت بود در این روزهای رکود رسانه‌ای که قرار بود ملی باشد.

 

The current query has no posts. Please make sure you have published items matching your query.